محمد ناصر حق خواه | شهرآرانیوز؛ بیشتر اتفاقات، متنی هستند که بر آن میتوان حاشیههایی نوشت. یک بازی فوتبال، یک فیلم سینمایی یا اظهارنظر یک سیاست مدار، اما بعضی اتفاقات هستند که از اساس و بدون توجه به متن، در حاشیه اند. متنی که هر چه قدر هم مهم باشد؛ حاشیه اصل بر آن میشود و متن فرعی نه چندان مهمی. یکی از همین حاشیهها که در این چند روز حسابی در فضای مجازی و بین کاربران فعال در آن پررنگ شد، اتفاقهای پیرامونی بازی تیم کشورمان با بحرین بود که هفدهم خرداد برگزار شد. از روزها قبل، بسیاری از رسانهها و شبکههای اجتماعی از این بازی میگفتند و حاشیههایی که بخشی از آنها ریشه در گذشته داشت.
یکی از نکتههایی که بعد از این بازی، محل بحث بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی شد، گزارشگر بازی یعنی محمدرضا احمدی بود و در ادامه، قیاس آن با دو تن از گزارشگرهای قدیمی که البته هرکدامشان به دلایلی محبوب و معروف هستند. بسیاری از کاربران معتقد بودند گزارشگری محمدرضا احمدی اصلا چیز جذابی از آب در نیامده و نه تنها به هیجان بازی اضافه نکرده بود، بلکه حسابی از شور و حرارت آن هم کاسته بود.
برخی دیگر هم معتقد بودند احمدی با اصطلاحات و جملههایی که در این بازی به کار گرفته، دارد قدم در راه خیابانی شدن میگذارد و جملات قصار گفتن.
کاربری نوشته است: «من همش حس میکنم این گزارشگر دلش میخواد شبیه به فردوسی پور باشه، ولی کاملا برعکس داره شبیه جواد خیابانی میشه.» جدای از این تیپ واکنش ها، کاربران زیادی هم بودند که از همین فرصت استفاده کردند و از عادل فردوسی پور نوشتند، صدایی که دیگر به گوششان نمیرسد و دلتنگی برای گوش سپردن به بازی با گزارشگری او که انگار قرار نیست هیچ وقت برطرف شود. کاربری گفت: «برد خوبی بود، بعد از ادابازی بحرینیها انتقام خوبی هم محسوب میشد، ولی واقعیت اینه که با صدای عادل خیلی خیلی بیشتر میتونست بهمون بچسبه.»
البته که محمد نصرتی و وحید طالب لو که برای کارشناسی این برنامه دعوت شده بودند هم با عتاب جمعی کاربران قرار گرفتند؛ برای مثال پژمان راهبر، روزنامه نگار ورزشی درباره حضور اسکایپی طالب لو در برنامه نوشت: «مزیت طالب لو فقط آمریکا بودنشه.» این شکل توییتها به خاطر بار فنی پایین و اطلاعات اندک و بی مورد این دو کارشناس بود که یکی به دلیل گل چند سال پیش به بحرین دعوت شده بود و دیگری شاید، چون مجری میتوانست بگوید که فلانی از آمریکا با ماست!
حالا اگر برایتان این سؤال پیش آمده است که این ادابازیهایی که تیم بحرین برای تیم ملی کشورمان درآورده از چه قرار است باید خدمتتان عرض کنیم که این داستان مربوط میشود به بازی ایران و بحرین در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ و باخت تلخ به بحرینی که همه جور جنگ روانی برای ما ساخته بود و بعد از بازی پرچم عربستان سعودی را دور تا دور زمین گرداند، البته این تمام داستان نیست. بحرینیها بی اخلاقیهای زیادی در مقابل تیم ملی ما انجام داده اند که عاری از اخلاق ورزشی بوده که همیشه و همه جا باید اولویت ورزشکاران باشد. بازیهای رفت مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲، توهین زشت آنها به سرود ملی رقیبشان که ما بودیم و خندههای تمسخرآمیزشان شاید همچنان در ذهن خیلیها مانده باشد.
کاربری در توییتر نوشت اولین گریه فوتبالی اش را در بازی ایران_ بحرین ۲۰۰۲ انجام داده است و از همان زمان از این تیم دل خوشی ندارد. کاربر دیگری هم فیلم گل زیبای آندرانیک تیموریان در بازی شش هیچ معروف را گذاشته و زیرش نوشته بود: «یکی از همینها میخوام.» دیگری فیلمی در اینستاگرامش گذاشته بود که داشت دفترچهای قدیمی را ورق میزد که با سریع ورق زدنش، گل محمد نصرتی روی برگه هایش دیده میشد و این طور با گذشته خاطره بازی کرده بود، اما ناراحت کنندهترین فیلمی که در اینستاگرام و توییتر دست به دست میشد؛ سوت و کف زدن تماشاگران بحرینی و خندیدن بازیکنان غیرحرفهای این تیم به تعجب بازیکنان و کادر ما بود. به قول یکی دیگر از کاربران دم بچههای تیم ملی گرم که با برد دلچسب دیشب انتقام همه این اتفاقها را گرفتند.
برای اولین بار بود که یک بازی ملی حساس در زمانی برگزار میشد که کلاب هاوس در دسترس کاربران ایرانی بود. چندین اتاق مختلف برای گزارش هم زمان بازی شکل گرفته بود و در آن یا به صورت جمعی درباره لحظات مختلف بازی نظر میدادند یا یک گزارشگر بازی را گزارش میکرد و دیگران درباره کم و کیف اتفاقات لابه لای حرفهای او نظر میدادند. در توییتر و تلگرام هم گزارش هم زمان کاربران و صفحهها و کانالهای فوتبالی به راه بود و بعضی کانالهای تلگرامی برای کاربرانی که به هر دلیلی امکان تماشای زنده بازی را نداشتند گزارش هم زمان میدادند و موقعیتهای خطرناک و گلها و اتفاقات تأثیرگذار را مینوشتند.
به هر حال، مهم این است که ما بردیم و خوب هم بردیم. شاید بهترین شکل تمام کردن این مطلب با توییت یکی از کاربران باشد که بعد از بازی نوشته بود: «خدایا لطفا عراق رو هم ببریم؛ ما به این شادی خیلی احتیاج داریم؛ حتی از اونها هم بیشتر!»